«مقدمه‌ای بر روایت در هنر رسانه‌ی جدید» که در واقع می تواند یکی از خروجی‌های پایان‌نامه‌ی فوق لیسانس من به حساب بیاید، یکی از اولین کتاب‌های فارسی در زمینه‌ی هنر در رسانه‌های دیجیتال به شمار می‌رود. این کتاب توسط نشر افراز، در سال ۱۳۸۹ منتشر شد.

9789642433308

پیشگفتار

جهان امروز تجربیات نوینی را پس از انقلاب دیجیتال در همه ی زمینه های مرتبط با زندگی بشر از سر گذرانده و می گذراند. تاثیر این اتفاق شاید چندین برابر انقلاب صنعتی بود، که بعد از جنگ جهانی اتفاق افتاد و مناسبات را به سمت هر چه صنعتی تر شدن پیش راند. حالا انسان امروز با پدیده ی هر چه دیجیتال تر شدن یا کامپیوتری تر شدن رو به رو است. بسیاری از روال های سنتی که پیشتر در گذران امور کلیدی بودند، امروزه منسوخ و عقب مانده به شمار می روند. حالا کمتر کسی است که برای انجام امور بانکی درگیر نقل و انتقالات ماهواره ای و استفاده از حساب های فراگیر نباشد؛ همانطور که کمتر کسی را در نسل جوان سراغ می توان گرفت که لااقل از یک آدرس پست الکترونیک استفاده نکند. سرعت در انجام امور و قدرت پردازش بالا، از جمله ی مهم ترین خاصیت هایی است که فناوری دیجیتال و همه ی فراورده هایش را به نحوی این چنین چشمگیر به عنوان کارامدترین ابزارها در ذهن مخاطبان تثبیت کرده است. این که بتوان با فشردن یک دکمه عملی را که ممکن بود چند روز به درازا بکشد، در کمتر از حتی یک ثانیه به انجام رساند (مثل: ارسال نامه یا انجام امور بانکی)، روزگاری شاید از خیال بشر هم نمی گذشت. اما آن آرزوی محال، حالا چنان در ذهن انسان جا افتاده است، که زندگی بدون استفاده از برخی از خدمات مرتبط با فناوری دیجیتال برای بعضی، غیر قابل تصور می نماید.

هنر مسئله ای مربوط به فرهنگ است؛ مقوله ای است بازتابنده ی آن چیزی که بشر به آن می اندیشد؛ آنچه دغدغه اش است و آنچه می خواهد باشد. بشر برای بیان ایده هایش، همواره به واسطه ای محتاج بوده است؛ ابزاری که به ایده هایش شکل داده و آن را قابل عرضه به مخاطب سازد. این ابزار گاهی زبان بود و گاهی دیواره های غار لاسکو. بعد از آن، به واسطه ی پیچیده تر شدن ابزارها، شاخه های هنری مختلف با کارکردهای متفاوت به وجود آمدند که البته این تاثیر می تواند برعکس نیز تعبیر شود. انقلاب صنعتی اروپا که پیشتر از آن نام برده شد نیز ابزارها و حتی ایده های خاص خود را برای بیان شدن به همراه آورد. شاخه هایی از هنر معاصر که آن را هنر مدرن[3] نیز نامیده اند، بی شک ریشه هایش را در همین انقلاب ها و گذشتن از مکتبی به مکتب دیگر، و از جنبشی به جنبش بعدی خواهد یافت.

آنچه مشخصاً تاثیر به سزایی در بسیاری از جنبش ها و مکتب های هنری، چه در مورد ایده ها و چه در مورد ابزارها داشت، پیشرفت های علمی بود. بسیاری از محصولات هنری را که امروز به عنوان چیزی معمول می شناسیم، زمانی به عنوان یک پدیده از آنها یاد می شد. از آن جمله می توان به عکاسی و سینما اشاره کرد که زمانی مخاطب را هیجان زده به تماشا می نشاندند؛ یا حتی فناوری چاپ که به واسطه ی بازتولید مکانیکی آثار هنری زمانی جهان را در نوردید. حالا چند سالی است که بحث داغ محافل، رسانه ی جدید است. رسانه ای که با تاریخ بسیار ناچیزش به صورت غیر قبل انکاری جهانی و فراگیر شده است. مسلماً فرهنگ و همه ی زیر شاخه هایش یکی از اهداف اصلی این رسانه است. «فرهنگ دیجیتال»، که روزی موازی با فرهنگ عمومی پیش می آمد، حالا به غایت در بافت آن نفوذ کرده و شدیداً آن را تحت تاثیر خود قرار داده است. تاثیر این رسانه بر بافت قدیم، تا بدین جا که این سطور در حال نگارش است، منجر به شکل گیری شاخه ای از هنر با عنوان «هنر رسانه ی جدید» شده است. هنری که از ابزارهای بیشماری که فناوری دیجیتال در اختیارش قرار می دهد، برای خلق آثار هنری بهره می برد. وسعتی که قلمرو این گرایش را چه به لحاظ ابزار و چه به لحاظ تکنیک شکل می دهد، قابل مقایسه با هیچ یک از گرایشات و جنبش های هنری پیش از این نیست.

از آنجایی که هدف این پژوهش بررسی ویژگی ها و مختصات دراماتیک این زمینه ی هنری است، جا دارد به این نکته اشاره شود که «هنر رسانه جدید»، روایت در معنای کلی و در معنای جزئی تر، داستانگویی را نیز از نفوذ خود بی بهره نگذاشته است. مسئله صرفاً استفاده از فناوری دیجیتال برای تولید داستان نیست؛ که برای نمونه از سینماهای سه بعدی یا دوربین های فیلم برداری دیجیتال با کارکردهای خاص در عرضه یا تولید اثر بهره ببریم. مسئله خودِ فضای مجازی است، چه به عنوان رسانه ای جدید برای طرح داستان های گفته شده، به شیوه ای نو؛ یا طرح داستان هایی که در رسانه های قدیمی هرگز نمی توانستند گفته شوند. در این پژوهش با کلام را با معرفی کلیتی از مفهوم «هنر رسانه جدید» آغاز کرده و بعد از طرح «تعامل» به عنوان یکی از کلیدی ترین عوامل ساختاری در مورد روایت دیجیتال، نوبت به تشریح گونه های مشخصی از این نوع خواهد رسید. در نهایت در فصلی مجزا به جمع بندی الگوهای دریافتی از این سه گونه و ساختارهای قابل تشخیص این نوع روایت خواهیم.

تا کنون در جهان ده ها کتاب و مقاله در مورد روایت های دیجیتال و با موضوعاتی بسیار جامع و عمیق به چاپ رسیده اند، همانطور که سمینارهای علمی فراوانی نیز در این باره برگزار شده است. اما در مقابل اثری از هیچ حرکت مشابه و مدونی در کشور پیدا نیست. امید است این پژوهش فتح بابی به سمت رسیدن به کتاب ها و مقالات نظری بیشتر در این باره باشد، تا در نهایت به خلق آثاری درخور و قابل رقابت در بازارهای جهانی بیانجامد.

 انقلاب دیجیتال را که از سال ۱۹۸۰ آغاز شده و تا امروز ادامه یافته، می‌توان به سادگی، تغییر از فناوری الکترونیک آنالوگ، به سوی فناوری دیجیتال نامید.